خانم ایندیرا گاندى، دختر جواهر لعل نهرو نوامبر 1917 در الله آباد هندوستان به دنیا آمد.
وى خود مىنویسد:
درست بگویم، حیات اجتماعى من از سه سالگى شروع شد، یاد ندارم با سایر کودکان بازى کرده و با آنها قاطى شده باشم، بهترین سرگرمى و تفریح من ایراد نطق و خطابه آتشین براى خدمتکاران بود.
بخاطر تظاهرات ضد انگلیسى، تمام اعضاء خانواده، که تا آن زمان به سن بلوغ نرسیده بودند، بارها دستگیر و زندانى شده بودند.
ایندیرا به ترتیب در هند و سوئیس به تحصیل پرداخت، در سال 1937 بعد از فوت مادر وارد کالج آکسفورد شد، در 1941 به وطن خویش بازگشت و در سال 1942 با فیروز گاندى روزنامه نگار اهل الله آباد، که یکى از افراد فعال کنگره ملى بود ازدواج کرد و پس از اینکه تا سال 1946 داراى دو پسر بنامهاى راجیو و سن جاى گردید، در سال 1960 شوهرش چشم از جهان فرو بست.
در سال 1947 جواهر لعل نهرو، اولین نخست وزیر هند شد و ایندیرا نیز به یارى پدر شتافت و با توجه به اینکه در امور خارجى و داخلى کارآزموده شده و مدارج علمى خود را هم در این زمینه طى کرده بود، به عنوان عضو کمیته مرکزى کنگره، مشاور خوبى براى پدر بود.
جواهر لعل نهرو در سال 1964 چشم از جهان فرو بست و در سال 1966 هیات اجرایى حزب، خانم ایندیرا گاندى را براى پست نخست وزیرى معرفى کرد، وى تصمیم داشت راه نهرو را ادامه دهد و همین امر باعث شد که با مخالفتهاى زیادى در داخل و خارج روبرو بشود.
ایندیرا مىنویسد: یکى از امتیازات من این بود که پدرم به من آموخته بود، چگونه با سیاستمداران و بزرگمردان روبرو بشوم و با آنها به بحث و گفتگو و تبادل نظر بپردازم، از آن گذشته مهارت و تجربه فراوانى در ملاقات و مذاکره با هنرمندان و نویسندگان و طبقات دیگر اجتماع پیدا کرده بودم، اما تنها اشکالى که برایم پیش مىآمد این بود که باید به سیاست بازان حالى مىکردم، که به من به چشم دختر نهرو نگاه نکنند و براى شخص خودم حقى قائل باشند.
ایندیرا در تمام مدتى که در راس حکومت قرار داشت، روزانه هیجده ساعت کار مىکرد، برنامه ده مادهاى، معروف خود را تحت عنوان: ارتقاء سطح اقتصادى هند ارائه داد و در مه 1967 توسط کمیته کار حزب مورد تائید قرار گرفت و با بهرهگیرى از محبوبیت و شخصیت و اعتبارش بین مردم توانست در عین مخالفتهاى سندیکالیستهاى کنگره، در ژوئیه 1969 چهارده بانک تجارى را ملى اعلام کند.
در پایان دهه شصت، دولت ایندیرا گاندى توجه فراوانى نسبت به توسعه کشاورزى مبذول داشت، اما این برنامه هرگز نتوانست مشکل دهقانانان بىزمین را حل کند و مالکان بزرگ همچنان وجود داشتند و به تاخت و تاز خود ادامه مىدادند و معضلات اجتماعى نیز رو به گسترش بود.
در 9 اوت 1971 ایندیرا گاندى با برقرارى پیمان مودت 15 ساله هند و شوروى توانست پشتوانه یک قدرت بزرگ را به دست آورد، و این کار به خصوص براى دولت جوان و نوپاى بنگلادش از اهمیت خاصى برخوردار بود، اما این وابستگى نتوانست مشکلات کمبود و نارضایتى داخلى را حل کند و ایندیرا در 26 ژوئن 1976 ناچار وقع فوق العاده اعلام کرد و همزمان دولت با انتشار برنامه 20 مادهاى خود تحت عنوان ارتقاء سطح زندگى فقرا وعده داد دنباله برنامه اصلاحات ارضى قبلى را بگیرد و براى اصلاح وضع شهرنشینان و دهقانان تهى دست بکوشد و قیمت ارزاق و مواد غذایى را ثابت نگهدارد، که متاسفانه این طرح هم به اجراء درنیامد. و کنگره ملى بعد از 30 سال که در راس قدرت قرار داشت با شکست مواجه شد.
مخالفان بعد از این شکست، ایندیرا گاندى را از قدرت خلع کردند و با ایراد تهمتهایى او را به زندان انداختند و براى اعضاء خانوادهاش هم مزاحمتهایى فراهم کردند، اما طرفداران او مبارزه کردند، حزب جدیدى تشکیل دادند و او پس از آزادى باز به قدرت رسید.
بارى، دو عامل عمده سبب به قدرت رسیدن مجدد ایندیرا گاندى شد:
1 - اراده پولادین و عزم راسخ او در مقابله با مشکلات و مخالفان
2 - برنامه مدون نداشتن حزب جاناتا رقیب او براى جلب اعتماد عموم افراد. زیرا حزب مخالف کارى که مىکرد فقط خوردهگیرى و انتقاد از رهبران سابق کنگره بود.
اینجا بود که حزب جدید التاسیس خانم گاندى از موعد 1980 براى انتخابات توانست با موفقیت چشمگیرى برنده شود و دو سوم کرسىهاى مجلس را به خود اختصاص دهد و بار دیگر خانم گاندى به نخست وزیرى انتخاب گردید.
ایندیرا مادر هند و مظهر آزادى و استقلال سرزمین پهناور هند و مایه شرف و افتخار تاریخ بود.
اما در صحنه داخلى جدائى طلبان و فرقه گرایان، این زن مبارز و فداکار به سال 1980 در سن 63 سالگى در یک توطئه ناجوانمردانه به قتل رسید.