زید بن حارثه از یاران بزرگ و ممتاز رسول خدا بود، که در همه جا مخصوصا در مواقع سخت و خطرناک پروانه وار شمع وجود پیامبر (ص) را طواف مىکرد.
داستان کودکى زید داستان زیبا و شنیدنى است، او در روزگار کودکى به همراه مادر خود سعدى براى دیدار بستگانش به سوى قبیله ثعلبه بن عامر مىرفتند که قبیله بنى قین قبیله مادرى زید را مورد هجوم و غارت قرار دادند و زید به اسارت دشمن درآمد.
مهاچمین به همراه اموال و افراد به اسارت گرفته، زید را هم به بازار عکاظ مکه بردند و آنطور که شیوه معمول آن روز بود، او را به عنوان برده به فروش رساندند!
حکیم بن حزام زید را خریدارى کرد و براى خدمتگزارى در اختیار خدیجه همسر رسول خدا قرار داد و خدیجه او را به رسول خدا هدیه کرد و زید همنشینى و خدمتگزارى پیامبر (ص) را عهده دار شد.
وقتى پیامبر (ص) از مکه براى یک سفر تبلیغى به طائف رفت زید که نوجوانى شده بود به عنوان محافظ همراه آن حضرت بود و آنگاه که دشمنان رسول گرامى اسلام را مورد حمله قرار دادند، او خود را مانند سپر قرار داده بود، سنگها به بدن او مىخورد و او از وجود نازنین پیامبر (ص) دفاع مىکرد.
زید نوجوان به رسول خدا (ص) انس و علاقه زیادى پیدا کرده بود، بهمین دلیل وقتى پدر و عمویش براى یافتن و بردن او به مکه آمدند، نزد ابوطالب رفتند تا فرزند خود را که در خدمت رسول خدا بود تحویل بگیرند. پیغمبر (ص) هم او را آزاد گذاشت تا چنانچه خود بخواهد همراه پدر و عمویش به خانواده خود ملحق شود. اما با کمال تعجب مشاهده کردند زید حاضر نیست از کنار پیامبر (ص) جدا شود! پدر زید گفت:
واى به حال تو، بردگى را بر آزادى ترجیح مىدهى؟ و حاضر نیستى به خانواده خود بازگردى؟
زید گفت: همینطور است، آنچه من از این شخص دیدهام بر همه چیز ترجیح دارد و به هیچ شکلى حاضر نیستم از حضور پیامبر (ص) دست بردارم.
پدر و عموى زید هم بسیار ناراحت شدند، از او قطع رابطه فرزندى کردند و رفتند، ولى ارتباط و محبوبیت او در نزد پیامبر (ص) آنقدر قوى و صمیمى شد که او را زید فرزند محمد (ص) مىنامیدند، اما آیه قرآن نازل شد که: فرزندان را به نام پدران آنان بخوانید.
زید که سومین مسلمان صدر اسلام است، هم چنان بزرگ مىشد و خدمات او به پیامبر (ص) و اسلام گسترش مىیافت و آنگاه که مسلمانان به خاطر نداشتن امنیت از مکه به مدینه هجرت کردند، او نیز به مدینه آمد و در هر نوبتى که اسلام و کشور مسلمانان مورد هجوم دشمن واقع مىشد و پیامبر اسلام ناچار مىشد دفاع انجام دهد، زید هم در هر جبههاى براى حمایت از پیغمبر (ص) شرکت مىکرد.
جنگهایى که زید در آنها شرکت داشته و در چند مورد هم فرمانده سپاه اسلام بوده، عبارتند از:
1 - جنگ قرده جمادى الاخر سال سوم هجرت.
2 - جنگ خندق شوال سال پنجم هجرت.
3 - جموم، ربیع الاول سال ششم هجرت.
4 - عیص، جمادى الاول سال ششم هجرت.
5 - حسمى، جمادى الاخر سال ششم هجرت.
6 - جنگ طرف جمادى الاخر سال ششم هجرت.
7 - جنگ مدین رجب سال ششم هجرت.
8 - جنگ ام قرنه رجب سال ششم هجرت.
9 - جنگ مریسیع شعبان سال ششم هجرت.
10 - جنگ وادى القرى رمضان سال ششم هجرت.
11 - جنگ موته جمادى الاول سال هشتم هجرت.
وضع ایمان و شجاعت زید تا آنجا بلند و شکوهمند گردیده بود، که آنطورى که تاریخ گواهى مىدهد، او در جنگهاى: قرده، جموم، عیص، حسمى، طرف، وادى القرى، مدین و جنگ ام قرنه از سوى پیامبر (ص) فرماندهى ارتش اسلام را به عهده داشت و پیشرفتها و پیروزىهاى چشمگیرى براى گسترش این آیین آسمانى به وجود آورده است.
زید از یاران فداکار پیامبر گرامى اسلام بود، و نسبت به سایر رجال اسلام و صحابه آن حضرت دو خصوصیت منحصر به فرد داشت:
1 - غیر از نام پیامبران و نام پیامبر اسلام، از میان مسلمانان و یاران پیغمبر (ص) تنها کسى که نام او در قرآن کریم آمده زید است.
2 - زید، فرزندى به نام اسامه پرورش داد، که خدمات زیادى به پیامبر (ص) و اسلام نموده است.
وقتى هم رسول ارجمند اسلام در جنگ مریسیع شرکت نمود، زید بن حارثه را به جانشینى خود و حکومت بر مدینه قرار داد.
سرانجام این مرد بزرگ و مجاهد کم نظیر مسلمان در جنگ موته که فرماندهى ارتش اسلام را هم به عهده داشت، جمادى الاول سال هشتم هجرت شربت شهادت نوشید.