جرج جرداق حدود سال 1926 میلادى در جدیده مرجعیون واقع در جنوب لبنان در یک خانواده مسیحى چشم به جهان گشود. پدر و مادرش منتسب به یک قبیله یمنى بادیه نشین بودند و نسبت به مسائل فرهنگى، علمى و ادبى و آموزش اهتمام خاصى داشتند. آنان به حضرت على (ع) بسیار ارادت مىورزیدند و بر سر درب خانه خود، سنگى را نصب کرده بودند، که روى آن جمله لا فتى الا على، لا سیف الا ذوالفقار حک شده بود. برادر بزرگش به نام فواد جرداق شاعر و زبان شناس بزرگ لبنان بود، که تالیفات زیادى دارد.
جرج جرداق دوره ابتدایى را در شهر خود به پایان رسانید، سپس به بیروت که یکى از مراکز مهم آموزش عربى محسوب مىشد، عزیمت نمود. او با نبوغ ذاتى، علاقه و شوق به کسب علم و تلاش شبانه روزى، پیشرفت فوقالعادهاى در تحصیل داشت.
از دوازده سالگى با تشویق برادر بزرگش به مطالعه نهج البلاغه پرداخت و بخشهاى زیادى از این کتاب را حفظ کرد. جرج جرداق در سنین کودکى همواره با قرآن و نهج البلاغه مانوس بود و مدام آنها را مطالعه مىکرد.
بیش از سیزده سال نداشت، که اولین اثر خود را به صورت نمایشنامهاى منظوم، در رابطه با آداب دوستى نوشت.
در سن هفده سالگى که در دبیرستان تحصیل مىکرد، کتابى تحت عنوان عن الموسیقى و کتاب دیگرى به نام الفیلسوف نوشت و منتشر ساخت. این کتابها مورد استقبال بسیارى از نویسندگان برجسته عرب، مثل دکتر طه حسین قرار گرفت و به عنوان کتاب درسى براى دانشجویان دورههاى عالى کشور مصر تعیین شد.
جرج جرداق بعد از پایان تحصیلات، تدریس ادبیات و فلسفه اسلامى را در دانشگاه بیروت بر عهده گرفت و ضمن تدریس به عنوان نویسنده با مطبوعات عربى و هم چنین با رادیو تلویزیون لبنان همکارى داشت. علاوه بر این شعر مىسرود و اشعارش از حیث زیبایى، وزن و موسیقى ممتاز بود، به طورى که بسیارى از خوانندگان مشهور عرب، اشعار جرج جرداق را براى آوازهاى معروف و ماندگار خود بر مىگزیدند.
جرج جرداق در نویسندگى روش تازهاى انتخاب کرد، که از لحاظ ظرافت، تصویرگرى، عمق و تاثیرگذارى، شیوهاى جدید و تازه بود و به همین دلیل است که بسیارى از آثار این نویسنده توانا، به زبانهاى دیگر ترجمه و منتشر شده است.
این استاد آزاده علاوه بر مقالات علمى و برنامههاى رادیویى و تلویزیونى، بیش از سى کتاب ارزشمند تالیف کرده است. کتابهاى جرج جرداق متنوع و در زمینههاى قصه، تاریخ، هنرهاى نمایشى، نقد و بررسى، مفاسد آمریکا و دو مجموعه شعر مىباشد.
یکى از مهمترین آثار جرج جرداق که آن را در 28 سالگى نوشته کتاب امام على، صداى عدالت انسانى است، که در سال 1958 میلادى انتشار یافت. این کتاب در پنج جلد تدوین گردیده است و انتشار آن به عنوان یک حادثه عظیم در جهان اندیشه اسلامى، نظر بزرگان شیعه و سنى را به خود جلب نمود.
استاد توفیق ابراهیم درباره این کتاب مىنویسد:
این کتاب عالىترین شاهکارى است، که به جهان عرب اهداء گردیده و بزرگترین خدمتى است، که به لبنان و میراث عرب شده است.
هنگامى که از جرج جرداق سوال مىکنند، که انگیزهاش از تالیف این کتاب چه بوده؟ وى پاسخ مىدهد:
من معتقدم که اختلاف زیادى بین اسلام و مسیحیت وجود ندارد، انسانیت، همه ادیان را در یک نقطه جمع مىکند. همه ادیان در واقع یک دین هستند و اختلاف بین ادیان، در حقیقت ناشى از اختلاف زمانى و شرائط حاکم بر زمانهاى مختلف است. او ادامه مىدهد:
در دوران کودکى موقعى که از مدرسه خارج مىشدم، زیر درخت بلوط مىنشستم و به حفظ کردن سورههاى قرآن و خطبهها و مواعظ امام على (ع) مىپرداختم، با چنین حال و هوایى چگونه مىتوانستم، درباره نهج البلاغه چیزى ننویسم، در حالى که قانون اساسى دلانگیز نهج البلاغه، مهمترین متون فلسفى و ادبى عرب را که هر دانشجویى به آن نیاز دارد، در خود جاى داده است.
از آغاز تحصیل در مدرسه و دانشگاه، با این موضوع آشنا و مانوس بودم و دریافتم که علیرغم آن چه نویسندگان معروف مانند عفاد و دیگران درباره امام على (ع) نوشتهاند، درباره زندگى امام على (ع) تحقیق برجستهاى انجام نگرفته و نویسندگان تنها به اثبات حقانیت او در ولایت و خلافت پرداختهاند، لذا این انگیزه در من بوجود آمد که درباره نهج البلاغه فکر کنم و به چیزى که دیگران، از پرداختن به آن باز ماندهاند، بپردازم و...
بعضى از آثار جرج جرداق، درباره حضرت على (ع) و نهج البلاغه، که به زبان فارسى ترجمه شده است عبارتند از:
1 - امام على (ع) صداى عدالت انسانى، توسط سید هادى خسروشاهى و مرحوم استاد مصطفى زمانى در شش جلد.
2 - شگفتىهاى نهج البلاغه، توسط فخرالدین حجازى.
این دانشمند متعهد و آزاداندیش، هم اکنون در منطقه شرقى بیروت زندگى مىکند، منطقهاى که به عنوان یک منطقه بسته مسیحى، معبر هیچ مسلمانى نمىباشد، شخصیت بزرگى را در دل خویش پرورش داده است، که حقیقت جوئى، همه مرزها را در برابرش فرو ریخته است. جنگ ویرانگر سالهاى اخیر بیروت، این پایگاه فرهنگى و ادب عرب را به ویرانهاى مبدل کرده و بیروت شرقى و غربى را با حصارى خونین، از هم جدا ساخته است، اما در وراء همین مظلومیت هایى که بر مسلمانان رفته، چشمه هایى از انصاف و عشق، در دل جرج جرداقها تراویده است، که على (ع) را چونان خورشیدى مىبینند، که بر همه انسانها لازم است، از پرتو نور و حرارتش بهره گیرند و گرم شوند.
جرج جرداق درباره امام خمینى (ره) مىنویسد:
در عظمت شخصیت این بزرگ، هیچ تردیدى ندارم، در واقع ایشان با ویژگىهاى بارز خویش، جهان اسلام و عرب را، با اقدامات آزادى خواهانه و نهضت اسلامى خود، که اینک همه پایتختهاى جهان اسلام و عرب را درنوردیده، تحت تاثیر قرار داده است.
امام خمینى (ره) نیروى عظیمى در ایجاد خود باورى در انسانها بودند. او اندیشهاى آزاد و گسترده داشت، که ملت و امتى را در جهت برقرارى حکومت عدل الهى رهنمون ساخت.
امام خمینى (ره) در مدت کوتاهى توانست میراث عظیمى از خاطرات، عواطف، آمادگىها و روحیات انقلابى به یادگار گذارد.
تعدادى دیگر از آثار و داستانهاى تاریخى جرج جرداق، عبارتند از:
1 - ابونواس.
2 - آوارگان.
3 - اسطوره عرب.
4 - داستانها و دختر شیطان.
5 - درباره شعر ادبى.
6 - شیطان در پرده.
7 - صلاح الدین.
8 - عرب و اسلام.
9 - فتنههاى پاریس.
10 - قصیدهها و یاران.
11 - قطرهها و کاخها.
12 - قلب شیر.